آرمان جان آرمان جان ، تا این لحظه: 12 سال و 6 روز سن داره
رادمان جانرادمان جان، تا این لحظه: 5 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

♥ آرمان ، قدم باد بهار ♥

اردی بهشتم

- با سلام به همه دوستان نازنینم چیزی تا اومدن یه ماه خوب باقی نمونده اصلا هنوز نیومده کلی انرژی گرفتم اردیبهشت زیبا ترین ماه سال برای من و شاید برای همه این جور  باشه ولی من از همون بچگی یه حس خیلی خوب به این ماه سبز و زیبا داشتم انگار که طبیعت تو این ماه به اوج زیباییش میرسه و هوا اونقدر عالیه که آدم نا خدا اگاه هوس میکنه بره بیرون و قدم بزنه  و البته  خدا رو شکر  که خدا تو این ماه زیبا به من  زیبا ترین هدیه اش رو داده یکی از خوش بو ترین و زیبا ترین شکوفه های بهاریش نصیبم شده....  چیزی تا سالروز شکفتن این شکوفه بهاری خونمون باقی  نمونده و من هر لحظه خدا رو شاکرم به خاطر داشتن همچین گل زیبایی...  این ر...
31 فروردين 1393

شروعی دیگر

- با سلام به همه دوستان عزیزم و کسانی که وب آرمانی رو میخونن ... - آرمان جونم دوباره بعد از اتمام تعطیلات تقریبا طولانی بیست و چند روزه برگشتیم خونه با کوله باری از خاطره و انرژی جدید واسه شروعی دوباره امیدوارم که تو سال جدید بتونم واست مامان خوبی باشم مهربون و صبور و پر از انرژی که بتونم پا به پای یه پسر کوچولوی شیرین و شیطون بازی کنه بخنده ....  - جونم واست بگه که تو این ماه هم مثل همه ماه های پیش پر از شیطنت و شیرین زبونی بودی از وقتی از شیر گرفتمت دیگه خوابوندنت شده کار حضرت فیل به سختی میخوابی مخصوصا از وقتی اومدیم خونه خودمون دیگه بد تر شده مثلا از هفت صبح که بیداری تا ساعت چهار بعد از ظهر نمیخوابی یه دفعه میبینم یه جا از بیخو...
20 فروردين 1393

عیدانه

- با سلام به همه دوستان عزیزم اول از به همه دوستان عزیزم و به همه کسانی که وب آرمانی رو میخونن این سال جدید رو تبریک میگم انشالله که همه سالی پر از صحت و سلامت و خنده و البته پر از پول داشته باشند و همه فسقلی ها خوشحال و سلامت باشند و اونایی هم که نی نی ندارند انشاله نی نی دار بشند به امید خدا  - یه عالمه خبر داریم و از همه مهتر از تحول بزرگی که تو زندگی آرمانی اتفاق افتاده بنویسم که آرمان جونم رو در تاریخ 26 اسفند از شیر گرفتیم و الان 9 روز از این واقعه میگذره و باید بگم که خیلی خیلی سخت بود همیشه استرس از شیر گرفتن آرمانی رو داشتم که متاسفانه همون جوری که تصور میکردم کار خیلی سختی بود مخصوصا شب های اول تا سوم که خیلی سخت بود همه خ...
7 فروردين 1393
1